هذیان

عین سگ ِ تب لرزکرده شده‏م..

اسفند و دود کن.. اسفند دود می‏کنم.. بذار بگن خرافاتی‏ام.. دود کن.. دود می‏کنم..

حکمن رابطه‏ای هست میان تب‏لرز و دود ِ اسپند..

دود کن.. پوووف.. بترکه چشم حسود‌ و بخيل.. شمبه‌زا‌، يكشمبه‌ زا، دو‌شمبه‌زا، سه‌شمبه‌زا، چار‌شمبه‌زا، پنجشمبه‌زا، جمعه‌زا سبنج‌ و سپند.. زير‌ زمين‌ ، روي‌ زمين، زاغ‌ چشم، ميش‌ چشم، ازرق‌چشم، هر كه‌ ديده‌، هر كه نديده‌، همسايه‌ دست‌ چپ، همسايه دست‌ راست، پيش‌رو، پشت‌سر، بتركه‌ چشم‌ حسود‌ و بخيل..

شترق!

حکمن رابطه‏ای هست میان تب‏لرز و دود ِ اسپند و تخم‏مرغ و سیاهی ِسرانگشتهای سرد و داغ ِ من..

عین سگ ِ تب‏لرز کرده شده‏م.. بیا پاک کن سیاهی سرانگشتهای من..

حکمن رابطه‏ای هست میان تب‏لرز و انگشتان ِ من.. میان پوست ِ سرد من و سرانگشتان ِ داغ ِ تو..

حکمن رابطه‏ای هست میان تب‏لرز و دوری از دستهای تو..




16 فحش اساسی:

میثم الله‌داد گفت...

پاشویه کن
:)))

بهانه گفت...

بله که رابطه است
تو با دست مهربونت رو سرم دستمال میذاری!!

م. گفت...

چی بگم والا

به میلاد گفت...

پسر! هیچ جمله ی جدید نداری واسه گفتن؟؟؟

به میثم و بهانه گفت...

- پاشویه‏م کنه..

- آره! خوب رابطه‏ایه.. همینه..

alieh گفت...

انواع دیگر ترکاندن چشم حسود رو هم امتحان کن: شکستن تخم مرغ و اینا (این اینا یعنی این که فعلا حضور ذهن ندارم واست بقیه رو نام ببرم:دی)
عجب بوی اسفندی میاد بابا! ای بابا!!!

Unknown گفت...

ببین پاشستن و دستمال رو پیشونی گذاشتن خیلی با هم فرق داره...
اول یه صیغه محرمیت بخونید بعد!!
ولی پارچه نم دار گذاشتن هیچ گونه تماس فیزیککی نمیخواد
حالا راستشو بگو
کدومشو میخوای؟!!

ناشناس گفت...

واقعا حکمن رابطه ای هست میان تب‏لرز و دوری از دستهای تو...

به نظر من همین که آدم احساساتش رو می نویسه یه پاشویه اساسی کرده

وحیده گفت...

جااااان؟ این چه عکسیه خانوم گذاشتی؟؟؟؟ نمی گی بچه شب کابوووس می بینه؟؟؟

ناشناس گفت...

صد در صد هست،تازه ميفهمم چرا تب و لرزم طول كشيده

Shiva Hashemi گفت...

:)

نویسنده مهمان گفت...

امان از این عشق

ناشناس گفت...

خيلي وقت ننوشتي،دلمون تنگ شده

ناشناس گفت...

هیچ رابطه ای نیست...اینا همش توهمه یا شایدم هذیان...باور کن رابطه ای نیست...
.
.
تو هم بی خبری از مصطفی؟ اصلا خودت کجایی؟

مانی گفت...

ذات کروکودیلیتو سر در وبلاگ حفظ کردی یه جورایی
///
بد مصبیه این عشق که دومی نداره

ح.ف. گفت...

كاش مي شد خودمونو بزنيم به خريت... كاش خر بوديم، نمي فهميديم...

ارسال یک نظر